مقصود از عقلانیت انقلاب اسلامی شیوهای خردورزی، بهرهبرداری از فکر، تعقل، تدبیر و انطباق نظر و عمل انقلابی به مقتضیات عقل است. انقلاب اسلامی، بنیادهای نظری، اندیشهها، افکار، آرمانها و رفتارهای خود را چگونه معقول و موجه ساخته است؟ معیار اتقان و درستی این عقلانیت با چه سنجهای قابل محک زدن و عیارسنجی است؟ "فلسفه سیاسی" تنها دانش عقلیای است که بر اساس آن میتوان همه بنیادهای نظری، صورتبندیهای عینی، آرمانهای متعالی و نقش آفرینان در انقلاب را محک زد. انقلاب اسلامی همزمان با بهرهگیری از فلسفه سیاسی در مکاتب سه گانه گذشته، خود بنیانگزار یک فلسفه سیاسی است که همزاد با انقلاب شکل گرفته است و حقایق و مسائل خویش را در میدان سیاست و تحول انقلابی دریافت کرده است. این دانش در مرحله نضجگیری انقلاب اسلامی، عقلانیت را در تحول از نظم سیاسی نامطلوب شاهی به نظم مطلوب متعالی و در مرحله پیروزی عقلانیتش در فرآیند نظامسازی، دولتسازی، جامعهسازی و تمدنسازی، به سامان رسیده است. تبیین و تحلیل اندیشهها و متون فکری انقلاب در چارچوب نظری "علل اربعه" نزدیکترین روشی است که محقق را در دستیابی به نتایج "عقلانیت انقلاب در سنجه فلسفه سیاسی" نائل میکند. مهمترین دستاوردهای این تحقیق نشان دادن ابعاد و زوایای عقلانیت در چهار عرصه بنیادها، فرآیندها، نقشها و آرمانهای انقلاب بر اساس فلسفه سیاسی همزاد انقلاب اسلامی است.